گل سرخی به او دادم گل زردی به من داد..!
برای لحظه ای ناتمام قلبم از تپش ایستاد.
با تعجب پرسیدم: مگر از من متنفری؟!
گفت نه. باور کن نه؛ ولی چون تو را واقعاً دوست دارم نمی خواهم پس از آنکه از من کام گرفتی برای پیدا کردن گل زرد زحمتی به خود بدهی...
سلاموبلاگ خوبی داریدتبادل لینک میکنیدمرکز دانلود برنامه وکرکhttp://www.tafrihi.irاخباربازیگران هالیوود وایرانhttp://blog.tafrihi.comخبر بدیدبای
خوب است اما . به هر حال هر چی میخواهد دل تنگت بگو.اگر واقعاً به شعر وشعریت دسترسی داری یک مصرع از خودم میگم یک مصرع دیگر اونو خودت بساز بعد یک مصرع از خودت بگو ومن مصرع بعد اونو میگم درست است؟ترا مثل خدا جان میپرستم!یک مصرع دیگر به این مصرع بساز که از نحوه مکتب سوریالیزم باشد و همچنان وزن وقافیه برهم نخورد موفق باشی منتظر م
خیلی تکونم داد . واقعا زیبا بود . مرسی
سلام
وبلاگ خوبی دارید
تبادل لینک میکنید
مرکز دانلود برنامه وکرک
http://www.tafrihi.ir
اخباربازیگران هالیوود وایران
http://blog.tafrihi.com
خبر بدید
بای
خوب است اما . به هر حال هر چی میخواهد دل تنگت بگو.
اگر واقعاً به شعر وشعریت دسترسی داری یک مصرع از خودم میگم یک مصرع دیگر اونو خودت بساز بعد یک مصرع از خودت بگو ومن مصرع بعد اونو میگم درست است؟
ترا مثل خدا جان میپرستم!
یک مصرع دیگر به این مصرع بساز که از نحوه مکتب سوریالیزم باشد و همچنان وزن وقافیه برهم نخورد موفق باشی
منتظر م
خیلی تکونم داد . واقعا زیبا بود . مرسی